محل ظهور و دعوت امام زمان
» روايات
» گفتار ما
روايات
1- امام باقر عليه السلام فرمود: «قائم از راه گردنهي ذي طوي فرود مي آيد، سيصد و سيزده نفر - به تعداد مجاهدان بدر- همراه او هستند، تا اينکه پشتش را به حجرالاسود تکيه مي دهد و بيرق پيروزي را به اهتزاز در مي آورد.» [1] .
2- صالح بن عقبه از قول امام صادق عليه السلام در مورد آيهي (امن يجيب المضطر اذا دعاه و يکشف السوء و يجعلکم خلفاء الارض) [2] نقل مي کند که فرمود: «دربارهي قائم آل محمد نازل شده است که در مقام ابراهيم، دو رکعت نماز مي گزارد، و خداوند را مي خواند، خدا او را پاسخ مي گويد و ناراحتي او را برطرف مي نمايد و او را خليفه و جانشين خود در روي زمين قرار مي دهد.» [3] .
3- مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «مولاي قائم ما به کعبه تکيه مي زند و مي گويد: «اي مردم! بدانيد! که هر کس مي خواهد به آدم و شيث بنگرد، همانا من، آدم و شيث هستم، هر که مي خواهد نوح و فرزندش سام را ببيند، بداند که من نوح و سام هستم، هر که مي خواهد ابراهيم و اسماعيل را نظاره کند، من ابراهيم و اسماعيل هستم، هر که ميل نگاه به چهرهي موسي و يوشع دارد، بداند که من موسي و يوشع هستم، هر که جمال و کمال عيسي و شمعون را طالب است، من عيسي و شمعون هستم، هر که مي خواهد به محمد و اميرالمؤمنين صلوات الله عليهما بنگرد- و معني حسن و کمال را دريابد- من محمد و اميرالمؤمنين هستم و هر که مي خواهد جلوهي حسن و حسين عليهما السلام را درک کند، من حسن و حسين هستم، و هر که مي خواهد امامان سلالهي حسين عليهم السلام را بنگرد، من آن امامان هستم، درخواست و دعوت مرا پاسخ مثبت گوئيد، من به شما از همان چيزي خبر مي دهم که به شما خبر داده شده است و شما به گوش نگرفته ايد. هر کس اهل خواندن کتابها و صحف آسماني و فهم آنهاست، پس به من گوش بسپارد.»
سپس شروع به خواندن صحفي که خداوند بر آدم و شيث عليهما السلام نازل کرده، مي نمايد. امت آدم صفوه الله و شيث هيبه الله مي گويند: «به خدا قسم که بي هيچ ترديدي، اين همان صحف است، به ما چيزي نماياند که از آن بيخبر بوديم و بر ما پوشيده بود، و هيچ چيز از آن کم نشده، عوض نشده و تحريف نگشته است.» سپس صحف نوح و ابراهيم و تورات و انجيل و زبور را مي خواند، آن گاه اهل انجيل و تورات و زبور مي گويند: «به خدا قسم که بي هيچ ترديدي، اين همان صحف نوح و ابراهيم عليهما السلام است و چيزي از آن کم نشده، عوض نشده و تحريف نگشته است، و به خدا قسم اين همان تورات و زبور و انجيل کامل و دست نخورده است و بيش از آن چيزي است که به دست ما رسيده بود.» سپس، آن حضرت قرآن را تلاوت مي فرمايد، آن گاه مسلمانان مي گويند: «به خدا قسم، بدون هيچ ترديدي، اين همان قرآني است که خداوند بر محمد صلي الله عليه و آله و سلم نازل کرده است و هيچ چيز از آن کاسته نشده، عوض نشده و تحريف نگشته است.» [4] .
گفتار ما
شايد همان طور که از روايت پنجم فصل چهارم از همين باب بر مي آيد، علت خروج و قيام حضرت مهدي عليه السلام از کعبه، تأسي و پيروي آن حضرت از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم باشد، علاوه بر آنکه شهر مکه، در تمام ايام سال، محل تجمع مسلمين و گردهمايي آنان در طواف است و احتمال اين نيز هست که در دورهي ظهور حضرت حجت به واسطهي مسائل سياسي و ارتباطات بين المللي، طرفداران مذاهب مختلف، با همهي اختلافي که در نظريات و عقايدشان دارند، بيش از امروز، به مکه علاقه نشان دهند و به آن، رو بياورند، [۵] چنانکه روايت سوم نيز از اشاره به اين مطلب خالي نيست.
در فصل چهارم همين باب نيز، رواياتي دربارهي اين موضوع ذکر شده است.
پي نوشته ها :
[1] اثبات الهداه، ج 3، ص 547، روايت 541.
[2] نمل: 62- کيست که آن هنگامي که مضطر و درمانده او را مي خواند پاسخ مي گويد، و بلا و رنجوري را مي گرداند، و شما را جانشينان روي زمين مي کند؟!.
[3] اثبات الهداه، ج 3، ص 553، روايت 576.
[4] بحارالانوار، ج 53، ص 9 و 10 از روايات طولاني باب 25.
[۵] اگر چنين احتمالي واقعيت پيدا کند، شايد هم به اين علت باشد که طرفداران مذاهب مختلف، اجتماع مردم در مکه را موقعيت مناسبي براي نشر افکار و جلب هوادار براي خودشان ببينند. در اين صورت اگر صاحبان بيرقها، که سابقا از آنها ياد شد، نيز به سمت مکه روان شوند، و در آنجا حقشان به امام بپيوندد و باطلشان به دست ايشان نابود شود، بر صحيح بودن اين علت براي رو آوردن به مکه، بيشتر مي توان اعتماد کرد.مترجم.